شبکه جهانی مستفیض نما

بیشتر نوشته های این بلاگ نوشته های شخصی نویسندگان است و لذا خواهشمند است در صورت کپی و استفاده از این مطالب منبع و نام نویسنده را ذکر کنید.

شبکه جهانی مستفیض نما

بیشتر نوشته های این بلاگ نوشته های شخصی نویسندگان است و لذا خواهشمند است در صورت کپی و استفاده از این مطالب منبع و نام نویسنده را ذکر کنید.

یه ضرب المثل جدید!!!

اوه دوستان دیشب داشتیم از مهمونی برمی گشتیم و تو ماشیت بودیم و حرف می زدیم. خواهرم داشت تعریف می کرد که فکر می کنه یکی از اقواممون از دستمون ناراحته.

حالا کمی باهاشون صمیمی بودیم ولی نه خیلی که بخوان برامون جون بدن. خلاصه یه عالمه بحث سر اینکه حق ندارن ناراحت بشن و اینا شد که در آخر داداشم با یه جمله بحثو خاتمه داد و این جمله خیلی خفن بود و حسابی منو تحت تاثیر گذاشت.

گفت: از خوشحالیشون چی به ما می رسه که از نارحتیشون نرسه.

و من هنوزم در کف این جمله ی پرمفهوم برادرمم. نظرتون چیه درباره اش؟؟؟

تازه به پیشنهاد خواهرم گذاشتمش اینجا که همه اتون ازش مستفیض بشین.

راه های جذب یک پسر|قسمت اول (جلف بازی برای جفنگ ها)


 راه های جذب یک پسر|قسمت اول

(جلف بازی برای جفنگ ها!!!)

1-چسبوندن

چسباندن آدامس جویده شده به نیمکتی که پسرمورد نظر تصمیم دارد روی آن بنشیند؛این روش بیشتر در ؛ دانشگاه ها،پارک ها، و کافی شاپ ها سنخیت دارد البته اگردر رستوران" های کلاسی "تشریف دارید که اکثر افراد داخل آن زوج های جوان ناسالم- که از قیفشان معلوم است قبلا با هم دوست بوده اند...چون دختره پیرترازپسره اس....و پسره زشت تراز دختره...دقیقا به روشی که ما داریم بهتون یاد میدیم آشنا شدن...- و خانواده های روشن فکر هستند میتوانید از این روش استفاده کنید...البته آدامس جویده شده را به طور کاملا مخفیانه به صندلی وی بچسبانید تا باعث جلب توجه و رفتن آبروی خود نشوید...توصیه میشود که از این روش در قهوه خانه های داش مشتی و پارک های پایین شهر ودانشگاه های امور مذهبی و بالاخص حوضه های علمیه استفاده نکنید....البته دانشگاه های دولتی هم با در صد 50 درصد ریسک اینکه به حراست برده شوید همراه است....که میزان 50 درصد امنیت نیز به دانشجویان و جو کلاس مدنظرتان بستگی دارد...


ادامه مطلب

  ادامه مطلب ...

جای خالی

دم را بازدم می کنم و به دوستم گوش می سپارم.

از پارک،

از شور،

از نشاط

می گوید.

از خوش گذشتن بر او

و

جای خالی من در بین آن ها.

در حالی که نمی داند خیلی وقت است که شادی خانه اش در قلبم را فروخته است

و

من،

شب هایم را با دلتنگی سپری می کنم

و

من

باید

به شادی بگویم:

این شب ها جایت بدجوری حالیست.

قرص ها ...

هیچوقت، قرص هایی که حال آدم را خوب می کنند .... جای خوب هایی را که دل آدم را قرص می کنند، نمی گیرند.

جای نفس هایم ...

نفست از جای گرمی بلند می شود ها. اینقدر خیال پرداز نباش. ما برای هم نیستیم.

این را گفت و رفت. اما نفهمید منشا نفس هایم، نفس های او بود.... .